از جنایات اسراییل به فرزندم چه بگویم و چطور بگویم؟
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۱۲۹۰
گروه زندگی: این روزها که سیاهه جنایات اسراییل هر روز بلندبالاتر می شود و دیشب با بمباران بیمارستان المعمدانی غزه به اوج رسیده، ذهن خانوادههای مذهبی درگیر سوالات مهمی شده است. اینکه ماجرای فلسطین و رژیم غاصب اسراییل برای ما در تربیت فرزندانمان چه وظیفهای ایجاد میکند؟ آیا وظیفه ما نیست که بچه هایمان را از سنین خردسالی با بغض و کینه اسرائیل و دشمنان خدا بزرگ کنیم؟
بردن بچههای کوچک به راهپیمایی و صحبت کردن از جنایتهای اسرائیل از نظر تربیتی کافی هست؟ اصلا صحیح است که ذهن بچهها را درگیر جنایتهای اسراییل و مقاومت مردم فلسطین کنیم؟ یا نباید بچهها را درگیر این مسائل کرد؟
همه این سوالات و دغدغهها بهانهای شد تا با حجت الاسلام «محمدمهدی الهی منش»؛ موسس مجموعه تربیت بنیادی، ارشد روانشناسی مثبت با رویکرد اسلامی و استاد سطح عالی در حوزه علمیه قم به گفت و گو بنشینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جنایت های اسراییل به بچه هایمان چه بگوییم؟
* این روزها که جنایت های اسراییل در غزه و فلسطین به نقطه اوج رسیده، اگر کودکان در خصوص غزه و فلسطین از ما سوال پرسیدند و علت جنگ و درگیری را جویا شدند چه برخوردی باید با این سوالات داشته باشیم؟ باید جواب بدهیم و واقعیت ماجرا را توضیح دهیم یا ممکن است این توضیحات برای کودکان آسیب زا باشد؟
برای پاسخ به این سوال، طرح یک مقدمه بسیار مهم و ضروری است و تکلیف والدین در تربیت فرزندان را روشن می کند.
ما در تربیت دینی در دوران کودکی مقدمه چینی میکنیم برای دوران پس از بلوغ فرزندان. در واقع کودکی یک دوره مقدماتی است که در آن زمینههای تحول و رویش و پرورشی که قرار است در دوره دوم اتفاق بیفتد را رقم میزنیم. بنابراین باید برای پاسخ به این سوال ببینیم اصلا انسان مطلوب در دوره پس از بلوغ باید چطور انسانی باشد؟
از منظر روایات و آیات انسان مومن سه ویژگی دارد: صالح، مصلح و مجاهد.
یعنی مومن حقیقی کسی است که اولا خودش انسان صالحی است و بنده خداست. علاوه بر این، انسان مصلحی است؛ یعنی برای ساختن و هدایت دیگران هم دغدغه دارد و تلاش میکند، این طور نیست که فقط خودش خوب باشد؛ و همین موضوع باعث دشمنی کسانی میشود که از جهالت و انحراف انسانها منفعت میبرند، کسانی که ترجیح میدهند مردم دنیا غرق شهواتشان باشند تا آنها از آقایی و سلطه خودشان به پایین کشیده نشوند. این افراد با کسی که مزاحم حکومت و سلطنت آنها باشد مقابله میکنند. به همین دلیل، ویژگی سوم مومن مجاهد مبارز بودن است، چرا که صالح و مصلح بودن باعث میشود دشمنانی پیدا کنی که میخواهند تو را متوقف کنند و تو برای اینکه به هدفت برسی باید روحیه مبارزه و جهاد را در خودت پرورش داده باشی.
والدینی که دغدغه دارند فرزندان مبارز و استکبارستیز تربیت کنند، تلاش کنند تا چند خصلتها را از همان خردسالی در فرزندانشان پرورش دهند
چه کنم تا کودکم در بزرگسالی دشمن قسم خورده اسراییل شود؟
*پس نتیجه می گیریم که ما باید در تلاش برای تربیت فرزندانی باشیم که در آینده مجاهد شوند و از دوران کودکی باید برای تحقق این هدف زمینهسازی کنیم. حالا مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که چطور برای پرورش این روحیه در کودک زمینهسازی کنیم؟
راهکار ساده است. مجاهد شدن مقدماتی دارد که باید آن را از کودکی پایه گذاری کرد. خصلتهایی مثل شجاعت و نترس بودن، ظلم ستیزی، جراتمندی و قاطعیت زمینههایی است که اگر در کودکی ایجاد شود راه برای تبدیل شدن به یک انسان مجاهد در دوره نوجوانی و جوانی فراهمتر میشود. والدینی که دغدغه این را دارند که فرزندان مبارز و استکبارستیز تربیت کنند، تلاش کنند تا این خصلتها را از همان خردسالی در فرزندانشان پرورش دهند.
کودک کشی
تصویر جنایت های اسراییل را به کودکان نشان ندهیم
*یعنی نیاز نیست درباره اسراییل و جنایت هایش برای فرزندانمان که در دوران کودکی وخردسالی قرار دارند صحبت کنیم؟
بله. لازم نیست درباره اسرائیل و جنایت هایش در دوران خردسالی و کودکی زیاد صحبت کنیم، این صحبتها از طرفی درست فهمیده نمیشود و دست خورده میشود و دیگر اینکه بسیاری از اوقات اضطراب و تنش درونی را در کودکان به وجود میآورد. ما به جای صحبت از جنایتهای اسراییل و قرار دادن کودکانمان در معرض تصاویر و فیلمهای کشتار کودکان فلسطینی که این روزها در فضای مجازی زیاد دیده میشود، باید چه کنیم؟ باید زمینههای استکبارستیزی را در کودک ایجاد کنیم تا با رسیدن به دوران نوجوانی و پیدا کردن فهم درست از جبهه حق و باطل و واقعیت استکبار، با روحیه شجاعت و ظلم ستیزی که در او از کودکی شکل گرفته کمر همت ببندد برای مبارزه و جهاد.
۶راهکار مهم برای تقویت روحیه ظلم ستیزی در کودکان
* راهکارهای ایجاد روحیه ظلم ستیزی در کودکان چیست؟
راهکارها مفصل است و میتوان ساعتهای زیادی در این خصوص صحبت کرد اما در این فرصت برخی از ساده ترینها و کاربردیترین این راهکارهای مهم را مطرح میکنیم.
*راهکار اول: آموزش عملی بدهید/ ظلم نکنید، ضعیف نباشید!
روانشناسان معتقدند بچهها بیشتر با چشم میآموزند تا با کلام. این جمله معروف است که بچهها آن طوری میشوند که ما هستیم نه آن طوری که میگوییم یا میخواهیم. پس پدری که در برخوردهایش در جمعهای مختلف همیشه از مظلوم دفاع کرده است و بدون ترس در مقابل کسی که حرف زور میزده ایستاده است فرزندش هم از او این روحیه را در عمل یاد میگیرد.
مادری که شجاع است و در رفتارش احساس ضعف و زبونی به چشم نمیخورد دخترش نیز از او این شجاعت و جسارت را یاد میگیرد. گاهی در جمع فامیل وقتی دور هم نشستهایم درباره کسی حرفی گفته میشود یا به او اتهامی زده میشود و ما هیچ دفاعی نمیکنیم و فقط شنوندهایم. این جا در عمل انفعال را به فرزندمان آموزش دادهایم.
*مراقب رفتارهای ریز و درشت خودمان باشیم
خیلی باید مراقب رفتارهای ریز و درشت خودمان باشیم. گاهی پدر در خانه عملا به مادر و بچهها زور میگوید و ظلم میکند و علاقه و میل خودش را در غذا و سفر و پوشش و وسایل زندگی و ساعت خواب و بیدار به همه تحمیل میکند. چنین پدری نمیتواند توقع داشته باشد فرزند ظلم ستیزی تربیت کند. چون او در خانه خودش فرعون گونه عمل میکند.
*راهکار دوم: رفتار جراتمندانه را آموزش دهید
در صحبتهای دوستانهای که با فرزندمان داریم به او یاد بدهیم در مدرسه اگر بچهها کسی را مسخره کردند، اگر به کسی زور گفتند، اگر خوراکی یا وسیله کسی را گرفتند بیتفاوت نباشد، به او توضیح بدهیم در چنین شرایطی نباید ساکت باشد و باید به کسی که مظلوم واقع شده کمک کند. همچنین به بچه هایمان یاد بدهیم در بازیهای کودکانهشان بدون این که پرخاشگری داشته باشند اجازه ندهند کسی به آنها زور بگوید و قاطعانه و جراتمندانه رفتار کنند. گاهی کسی میخواهد به زور دوچرخهاش را بگیرد. اسباب بازیاش را بگیرد. او باید در این شرایط یاد بگیرد که از حق خودش دفاع کند. البته در کنار این میتوانیم به او آموزش بدهیم که با مهربانی و گذشت رفتار کند و وسایلش را به دیگران هم بدهد اما اگر کسی همیشه با زور میخواهد چیزی را از او بگیرد و یا او را کتک بزند در برابرش ایستادگی کند و از خودش دفاع کند.
*راهکار سوم: گاهی اجازه دعوا کردن بدهید
شاید تعجب کنید از این راهکار. اما در ادامه متوجه اصل ماجرا میشوید. هم میشود بچهها را شجاع و نترس بار آورد و هم فرزندانی ترسو و گوشه گیر و توسری خور. والدینی هستند که تا بچهها دعوایشان میشود میگویند دعوا بد است. دعوا نکنید و آنها را متوقف میکنند، در حالی که دعوا همیشه هم بد نیست. چرا ما اصلا اجازه نمیدهیم بچهها دعوا کنند؟ چرا فکر میکنیم درگیر شدن و دعوا کردن همیشه بد است؟
دعوا بروز قوه خشم و غضب در کودک است که یک قوه و غریزه لازم و به جاست مثل قوای دیگر انسان. قوه غضببیه در انسان برای مواجهه او با دشمن و دفاع از حریم خودش و ناموسش است. والدین نباید این قوه را سرکوب کنند و از کارایی بیندازند بلکه باید آن را جهت بدهند تا در مسیر درست پرورش پیدا کرده و بروز پیدا کند. اگر ما همیشه به فرزندمان گفتیم دعوا بد است و متوقفش کردیم پس کجا باید این روحیه شجاعت و مبارزه را یاد بگیرد؟
بچهها با دعوا کردن دفاع کردن را یاد میگیرند، با دعوا شجاعت پیدا میکنند، با دعوا روحیه مقاومت و مبارزه پیدا میکنند، پس دعوا همیشه و در همه جا بد نیست و در حد کم لازم است. بنا بر این نمیگوییم دعوا بد است نباید دعوا کنید. بلکه به جای آن به مرور به او آموزش میدهیم با برادر و خواهرش یا دوستش نباید دعوا کند ولی اگر جایی کسی خواست به او زور بگوید یا به کسی ظلم کند باید او را متوقف کند و اگر لازم شد دعوا هم بکند.
*راهکار چهارم: آموزش ورزشهای شجاعانه
در تاریخ نقل شده است امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در خانه با هم کشتی میگرفتند و پیامبر(ص) و امیرالمومنین (ع) آنها را تشویق میکردند. چرا ورزش کشتی را تشویق میکردند؟ نمیشد یک بازی دیگری داشته باشند که با هم درگیر نشوند؟
علت این است که کودک باید بازیهایی انجام دهد که این روحیه شجاعت و نترسی و جسارت در او تقویت شود. امتی که اهداف بلندی دارد و در برابر او دشمنان خونین و قسم خوردهای وجود دارد باید از همان کودکی آماده جهاد بار بیاید. بعضی رشتههای ورزشی مثل کشتی و رشتههای رزمی و تیراندازی یا کوهنوردی و صخره نوردی این روحیه را به خوبی پرورش میدهند و تقویت میکنند. در روایات هم میبینید به ورزش تیراندازی و اسب سواری توصیه شده است چرا که این ورزشها در شکلگیری روحیه سلحشوری و مبارزه موثرند.
*راهکار پنجم: تشویق
هر رفتاری که دیده شود و مورد تشویق قرار بگیرد تقویت و تکرار میشود و هر رفتاری که نادیده گرفته شود کمرنگ و ضعیف میشود. این یک قاعده و قانون تربیتی است. بنا براین اگر میخواهیم ظلم ستیزی و شجاعت و جراتمندی در فرزندمان تقویت شود او را زیر نظر داشته باشیم و هر موقع رفتاری برآمده از این روحیات در او دیدیم تشویقش کنیم. آن جا که فرزندم روی ترسش پا میگذارد و دوچرخه سوار میشود، آن جا که از حقش در برابر بچههای دیگر دفاع میکند، و آن جا که با شجاعت تمام از دوستش یا خواهرش در برابر دیگران دفاع میکند باید او را تشویق کنیم تا این روحیه در او تقویت شود.
*راهکار ششم: همراه کردن بچهها در فعالیتهای اجتماعی
بچهها را در راهپیماییها و فعالیتهای اجتماعی که داریم همراه خودمان ببریم. کودک وقتی میبیند پدر و مادرش در کنار هزاران نفر دیگر در دفاع از مظلوم شعار میدهند، وقتی میبیند روز قدس با زبان روزه به راهپیمایی میروند و وقتی که میبیند مرد و زن در برابر اتفاقاتی که در دنیا میافتد بیتفاوت نیستند و به هر شکلی که میتوانند با دعا و توسل و عمل، مدافع جبهه حق هستند این صحنهها در ذهنش حک میشود و او را برای روزی که به نوجوانی رسیدآماده میکند.
البته نباید این حضور با اجبار و فشار باشد و لازم نیست بچهها را درگیر مفاهیم کرد و برایشان زیاد صحبت کرد و در خردسالی و کودکی از فلسطین و غزه و جنایت اسرائیل گفت، آن چه در این مرحله از سنشان مهم است همراهی و دیدن والدین در این صحنه هاست.
در در دوره نوجوانی وقتش است که بچهها به شناخت برسند و واقعیتها را بفهمند و نگاه درستی به جهان و ماجرای حق و باطل پیدا کنند
تا این جا درخصوص راهکارهای مربوط به دوره کودکی و خردسالی صحبت کردید.گفتید در کودکی نیاز نیست شما درباره ماجرا زیاد صحبت کنید، کافی است خصلتها را در بچهها ایجاد کنید. اما با ورود بچهها به نوجوانی وضعیت تغییر میکند. حالا در این برهه و در خصوص ماجرای فلسطین مواجهه ما با فرزند نوجوانمان باید چطور باشد؟
در دوره نوجوانی وقتش است که بچهها به شناخت برسند و واقعیتها را بفهمند و نگاه درستی به جهان و ماجرای حق و باطل پیدا کنند تا حب و بغض و دشمنی و دوستیشان آگاهانه باشد نه از روی تقلید. در این دوره میبینید کم کم سوالات فرزندتان شروع میشود
کودکی که در گذشته بیچون و چرا تابع والدین بود حالا برایش سوالات و ابهاماتی به وجود میآید و میخواهد واقعیتها را بفهمد و انتخاب کند.
*اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهیم
وظیفه والدین در دوران نوجوانی فرزندانشان مضاعف میشود. در این دوره علاوه بر وظایفی که در بخش قبل گفته شد باید با حوصله و صبوری با فرزندمان گفتگو کنیم. اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهیم. اگر سوالی پرسید که به مذاقمان خوش نیامد سریع واکنش نشان ندهیم. شاید فرزند شما شبههای داشته باشد و مثلا بگوید: چه فرقی است بین اسرائیل و مردم غزه، هر دو حمله میکنند و زن و بچه میکشند؟ این سوالات نشانه بدی نیست. این سوالات یعنی که او دارد فکر میکند و میخواهد حقایق را درست بفهمد.
*گفت وگو راه بیندازید
بهترین شیوه برخورد با این سوالات گفتگو راه انداختن است. اگر آماده جواب دادن نیستیم عجله نکنیم و با اشتیاق به او بگوییم: سوال خیلی خوبی است اگر اجازه بدهی کمی روی آن فکر میکنم و در ساعت فلان با هم در موردش صحبت میکنیم. بعد برویم خودمان مطالعه کنیم و از نظر جواب آماده باشیم و در ساعت مقرر به گفت و گو بنشینیم.
ماجرای فلسطین وتربیت فرزندانی مجاهد بهترین فرصت است برای مرور آداب گفت و گو با نوجوانان
*آداب گفت و گو با نوجوانان
بسیاری از والدین آداب گفت و گو با فرزند نوجوانشان را نمیدانند و اصلا بعضیها یک به دو نرسیده فضای گفت و گوشان تبدیل میشود به فضای مشاجره. ماجرای فلسطین وتربیت فرزندانی مجاهد بهترین فرصت است تا راهکارهایی در خصوص روشها و آداب گفت و گو با فرزندان نوجوان را ارائه دهید!
*گفت و گو یعنی هر دو طرف صحبت کنند.اول نظر نوجوان را بپرسید و اجازه بدهید آزادانه حرفش را بزند. بعد سعی کنید با سوالات هدفمندی که میپرسید قدم به قدم فکر او را به جواب صحیح راهنمایی کنید.
* در هیچ جای گفتگو عصبانی نشوید. از کوره در نروید و اصرار بر قانع کردن نداشته باشید.
* با توضیحات مختصری که میدهید و سوالات دقیقی که میپرسید زمینهای را فراهم کنید که بهتر فکر کند و جوانب قضیه را بسنجد تا به نتیجه درست برسد.
* باید به او فرصت فکر کردن داد، باید حرفها به گوشش برسد و اجازه بدهید در ذهنش خیس بخورد. اصرار بر این که او را قانع کنید یا سریع به نتیجه برسید کار را خراب میکند.
*گاهی هم میتوانید با هم تحقیق کنید و درباره موضوع با هم مطالعه کنید و مثل دو دوست به مباحثه بنشینید و بدون عجله به جواب درستی برای سوالات و ابهامات برسید.
*یادتان باشد اگر فرزندتان دائم سوال پرسید و شما مدام جواب دادید، یعنی او شد حملهکننده و شما شدید مدافع و به نتیجه نمیرسید. باید گفت و گو شکل بگیرد و فکرش درگیر شود و با کمک شما خودش به جواب برسد.
این را هم باید توجه کرد که این گفت وگو در صورتی به خوبی شکل میگیرد که از قبل رابطه خوبی با فرزندتان ساخته باشید و او را اهل تفکر و تحلیل بار آورده باشید.در غیر اینصورت با شما همراهی نخواهد کرد.
حجت الاسلام «محمد مهد الهی منش»؛ موسسه مجموعه تربیت بنیادی
اگر این گفت و گوها توسط والدین و معلمان به درستی مدیریت شود و شناخت صحیح برای نوجوان به دست بیاید در مرحله بعد میتوان در عمل فعالیتهایی را برای دفاع از جبهه حق و مبارزه با جبهه کفر و استکبار به فراخور علاقه و توان نوجوانان با کمک خودشان طراحی کرد و بچهها را در آنها به کار گرفت. به این صورت نوجوان در فکر و در عمل واقعا به یک مجاهد و مبارزی تبدیل میشود که برای زمینهسازی ظهور و شکلگیری تمدن بزرگ اسلامی اثرگذار میشود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: غزه هلوکاست واقعی فلسطین کودک کشی جنایت های اسراییل ماجرای فلسطین تربیت فرزندان دوران کودکی بچه ها ظلم ستیزی بچه ها خصلت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۱۲۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقایسه تاریخی پاسخهای ایران به تهدیدات دشمن
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: رژیم صهیونیستی با حمله هوایی به ساختمان کنسولی سفارت کشورمان در دمشق موجب شهادت فرماندهان عالی رتبه سپاه که به صورت رسمی و قانونی در کشور سوریه حضور داشتند، شده بود. به دنبال این ماجرا تصمیم قطعی کشورمان بر اجرای عملیات انتقامی از رژیم صهیونیستی به صورت رسمی از تریبونهای مختلف اعلام شد.
این سخنان که با پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت فرماندهان سپاه ازجمله سردار شهید محمدرضا زاهدی فرمانده مستشاران نظامی ایران در سوریه و لبنان و سردار حاجی رحیمی و نیز سخنرانی ایشان در خطبههای نماز عید فطر تکمیل و تأیید شد، جنگ روانی علیه رژیم صهیونیستی را به حداکثر رساند.
نهایتاً تصمیم مسؤولان کشور بر این شد که ۷۲ ساعت پیش از حمله، خبر اجرای قطعی عملیات انتقامی کشورمان را به صورت کلی به اطلاع کشورهای منطقه برسانند که طبعاً آمریکاییها و اسراییل هم از آن مطلع شدند و آخرین تحرکات لازم برای مواجهه با عملیات انتقامی ایران را به انجام رساندند و در هریک از این سه روز منتهی به عملیات، با اعلام خبرهایی، زمینه چینی برای مدیریت روانی جبهه خود را صورت میدادند.
بالاخره عملیات ترکیبی موشکی و پهپادی کشورمان توسط نیروی هوافضای سپاه با پرتاب پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ در شامگاه ۲۵ فروردین شروع شده و کمی بعد با شلیک موشکهای کروز و نهایتاً با شلیک موشکهای بالستیک دنبال و تکمیل شد.
این عملیات تا حدود ساعت ۵ صبح روز ۲۶ فروردین ادامه یافت. به واسطه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، در حین اجرای این عملیات فیلمهای مختلفی از حرکت موشکها و پهپادها و همچنین ورود آنها به محدوده سرزمینهای اشغالی و سایر تحولات این عملیات به صورت لحظهای منتشر میشد.
بررسی سابقه حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران در حوزه منطقه و داخلی، تفاوت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ با حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، عملیات وعده صادق و پیامدها و تواناییهای ایران در این عملیات و نوع پاسخگویی ایران بهانه خوبی بود تا با شاداب عسگری سرهنگ بازنشسته ارتش، مدرس دانشگاه آزاد و نویسنده و پژوهشگر به گفتوگو بنشینیم.
این گفتوگو در عصر بهاری در خبرگزاری مهر انجام شد. در قسمت اول گفتوگو به بررسی سابقه حمله رژیم صهیونیستی بر علیه ایران در حوزه منطقه و داخلی، تفاوت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ با حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق و نوع پاسخگویی ایران پرداختیم.
بررسی عملیات وعده صادق، پیامدهای آن و توانایی ایران در این عملیات نیز در قسمت دوم منتشر خواهد شد.
مشروح قسمت اول این گفتوگو در ادامه میآید؛
* جناب عسگری بحث را با سابقه حملات رژیم صهیونیستی به ایران و کشورهای منطقه شروع کنیم.
بله. حدود بیست و چند سالی است که مورد تهدید، آزار و اذیت رژیم اشغالگر قرار داریم؛ مثلا ویروس استاکس نت را که فرستادند و سیستم ما را در حوزه هستهای بر هم زدند، عملیات خرابکاری که در تاسیسات هستهای داشتند، کوآدکوپترهایی که فرستادند، فروردین ۱۳۹۷ به پایگاه تی ۴ حمله شد که تعدادی از مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدند.
صهیونیستها از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۳۹۰ بهترین دانشمندان هستهای ما از جمله اردشیر حسین پور، مجیدشهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی و داریوش رضایی نژاد را ترور کردند و به شهادت رساندند. در سال ۱۳۹۹ محسن فخری زاده را به شهادت رساندند. توجه داشته باشیم که ایندرگیریها حالت نیابتی داشت و از طرف ما به همه اینها پاسخ مناسب داده شد. یکنکته دیگر اینکه ما نقش رژیم صهیونیستی در ترور شهید سلیمانی را کمتر از آمریکا نمیدانیم. باور داریم آنها تعیین کننده بودند که این اتفاق افتاد.
* جریان حمله به مستشاران نظامی ایران از چهزمانی شروع شد؟
شهید الله وردی که از فرماندهان نیروی قدس بود اولین مستشار نظامی ما است که بر اساس حمله رژیم اشغالگر در دی ماه ۱۳۹۳ به شهادت رسید.
از ۱۱ آذر ۱۴۰۲ تا ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ اسراییل بهطور مرتب هفتهای یا ده روز یکبار یک عملیات نظامی علیه مستشاران ما انجام میداد، به طوری که در این مدت ۱۹ نفر از این مستشاران به شهادت رسیدند.
روز ۱۳ فروردین قصه خیلی فرق میکرد. ۱۳ فروردین با جشن پوریم مصادف بود. پوریم جشن ایرانی کُشی است. طبق نقل خودشان، دو یهودی که به دربار خشایار شاه نفوذ کرده بودند، خشایار را تحریک میکنند و او دستور قتل تعداد زیادی از ایرانیان را میدهد. اینکه رژیم صهیونیستی در این روز به کنسولگری ایران در دمشق حمله میکند و تعدادی از مستشاران ما را به شهادت میرساند، اصلاً اتفاقی نیست، بلکه عمد و سبقه ای داشته است که توضیحات آن را دادم. در این روز به کنسولگری ما حمله کرد و ۷ نفر از اعضا کنسولگری را به شهادت رساند.
اسراییل نیابتی حمله میکرد، ما هم نیابتی پاسخ میدادیم، ولی وقتی به کنسولگری حمله کردند، دیگر نیابت مطرح نبود، این مطرح بود که به خاک ما حمله کردهاند. رژیم جعلی اسراییل، بچه لوس تو دهنی نخورده بود. سال ۱۹۷۶ عملیات انتبهرا انجام داد. سال ۱۹۸۱ به تاسیسات هستهای عراق حمله کردند. ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ عملیاتی به اسم باغ میوه داشتند که به رآکتور هستهای سوریه در دیرالزور حمله شد .۲۴ اکتبر ۲۰۰۹ به عملیات سرب گداخته پرداختند؛ در این عملیات به کارخانه داروسازی یرموت در جنوب سودان حمله شد. اینها بی جواب مانده بود! عادت کرده بودند! حمله میکردند، کسی چیزی نمیگفت!
زمانی که رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای عراق حمله کرد، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای صادر کرد که در آن تاکید کرده بود: «حمله به تاسیسات هستهای در هر کشور معادل حمله اتمی به آن کشور است.» این خیلی مهم است، یعنی اگر یک زمانی اسراییل بخواهد به تاسیسات هستهای ما حمله بکند، جامعه جهانی حدود ۴۰ سال قبل تصویب کرده است که این حمله به مثابه این است که ما را با بمب اتم زده است.
* اگر کنسولگری خاک کشور ما است، سفارت آمریکا هم سال ۱۳۹۸ تسخیر شد، خاک کشور آمریکا بود، چرا در تسخیر لانه جاسوسی حق داشتیم، اما اینجا اسراییل حق نداشت؟
ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صراحت دارد، اگر حمله نظامی که پشتوانه دولتی داشته باشد، اتفاق بیفتد، حق دفاع مشروع دارید. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ حمله نظامی نبود، پشتوانه دولتی هم نداشت! یک حرکت کاملاً خودجوش از طرف دانشجویان بود. در این اقدام به کسی آسیب نرسید؛ حمله به کنسولگری ایران در دمشق، یک حمله نظامی با پشتوانه دولت بود، ۷ ایرانی و ۵ سوری هم شهید شدند. در چنین حملهای سازمان ملل حق دفاع مشروع داده است. ما هم دفاع مشروع کردیم. از دو هفته قبل اطلاع دادیم اقدامی نشد، قطعنامهای صادر نشد و بر اساس این ماده از خودمان دفاع مشروع کردیم. رهبرمعظم انقلاب هم در سخنانشان در عید سعید فطر حجت را تمام کرده بودند.
سال ۱۹۴۶ به مدت ۱ سال کنسولگری آمریکا در شهر موکدن چین تسخیر شد، در این اقدام هم از بمب اتم و پشتوانه دولت استفاده نشد و به کسی آسیب نرسید.
* کمی هم از نوع پاسخگویی ایران صحبت کنیم.
از سال ۱۹۶۷ تاکنون به مدت ۵۷ سال هیچ کشوری جرات نکرده بود به اسراییل حمله کند، اولین باری بود که یک کشوری به رژیم اشغالگر حمله کرد. عدم پاسخگویی مستقیم و آشکار ما به طور حتم به نفع اسراییل و به ضرر ما بود. اولاً موجب تضعیف جایگاه بین المللی ایران میشد، میگفتند ایران ترسید. ثانیاً جمهوری اسلامی ایران دیگر یک کشور نیست! بلکه زعامت جبهه مقاومت را دارد. اگر در این شرایط که فلسطینیها تحت فشار هستند به صورت مستقیم حمله نمیکردیم، این سوال پیش میآمد که ما جاهل کوچههای خلوت هستیم.
حتی اگر خودمان هم نمیخواستیم به واسطه جایگاهی که در طول ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در جهان اسلام ایجاد کردیم، باید جواب مستقیم میدادیم.
ما دو گزینه داشتیم، باید یا به منافع اسراییل در کشور دیگری حمله میکردیم که آمریکاییها این را میخواستند، حاضر بودند راههای بسیاری به ما بدهند تا ما به خاک اسراییل حمله نکنیم. گزینه دیگر ما حمله مستقیم به اسراییل بود. اقتدار و منش ایران این را انتخاب کرد که مستقیم با اسراییل رو در رو بشود. انقلابیون متعهد هم گزینه دوم را محتملتر میدانستند.
اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد، ۷ نفر شهید شدند، قبل از این حمله هم به صورت نیابتی تعداد زیادی را شهید کرده بود، عدهای میخواستند پاسخ ندهیم، یا اگر پاسخ میدهیم، مثلاً یک کشتی بزنیم، ما با اقتدار پاسخ دادیم.
سال ۱۳۴۸ اعراب به مرزهای جنوبی ما حمله میکنند. ارتشبد بهرام آریانا در یک مهمانی رسمی میگوید شاه اجازه بدهد ۴۸ ساعته بغداد را میگیرم. این حرف که به گوش شاه میرسد چنان واهمهای او را میگیرد که آریانا را عوض میکند. ببینید آن روز اندازه ایران چه بود و امروز چه شده است.
یکی از کسانی که که طرفدار این بود که آمریکا و اسراییل به ایران حمله نظامی بکنند، پسر لوس و عقب مانده پهلوی رضا بود. ببینید انعکاس پاسخ ایران، عملیات وعده صادق چه بوده که در خبرها خواندم این آقا که آمریکا را به استفاده از بمب اتم بر علیه ایران تحریک میکرد، مقداری شجاعت پیدا کرده و گفته است ایران خط قرمز من است، نباید به آن حمله شود. آقای رضا پهلوی ۴۵ سال گذشته کجا بودی؟ وقتی ما به عزت رسیدیم حتی او که بَرده و غلام حلقه به گوش اسرائیل بود هم شهامت پیدا کرده است. عزت ایران به همه تسری پیدا کرده است.
ادامه دارد...
کد خبر 6085962 الناز رحمت نژاد